تحلیلی گذرا به آثار سینمایی کوئنتین تارانتینو

0 994

آنچه در جهان آثار تارانتینو می گذرد، خارج از بحث فرم، پست مدرنیته و البته خشنوت، نوعی ساختار شکنی است که بواسطه هوش و ذکاوت او به اجرا در می آید. تنها در آثار تارانتینو می توانیم گنگستری را در میانه خیابان، با پیژامه ببینیم و تنها در آثار اوست که یک قاتل بالفطره را می توانیم مومن و خدا دوست مشاهده کنیم. با همه اینها علی رغم فاصله منطق های روایی او با منطق های رئال، بازهم موقعیت ها برای هر فردی قابل درک است و همین بی منطقی ها در اجرا برای ما قابل قبول. زیرا او بخوبی بلد است منطق های روایی خود را بچیند و آن ها را در مسیر درست حرکت دهد. تارانتینو بواقع عاشق جهان خود است. جهانی که بر مبنای شخصیت چیده شده است و منطقش را از ذهن خلاق او به ارث می برد.
از دید فرمالیستی، میزانسن ها، زوایای دوربین و شیطنت های گاه به گاه او در خدمت خلق فضای اصلی داستان هستند. گاها تا جایی این اتفاق را حرفه ای رقم می زند که فراموش می کنیم که دوربینی در کار است و ما در حال تماشای یک فیلم هستیم.
در باب شخصیت پردازی باید تارانتینو را یکی از اساتید بزرگ این فن دانست. او هیچگاه به آنچه می بیند اکتفا نمی کند و همیشه در پی تغییر است. او به دنبال شخصیت های جدید و جذابی است تا دنیای داستان او را جذاب تر کنند. زیرا می داند که پرده سینما جای شخصیت هایی که در دور و بر خود میابیم نیست و به چیزی فراتر از آن ، احتیاج است. در همین فیلم پالپ فیکشن . شخصیت اما . کاملا خاص و در عین حال غیر قابل پیش بینی است که هیچ کجا نمی توان نمونه ای از آن را یافت. شما نمی توانید حدس بزنید که شخصیت تارانتینو در لحظه ای خاص چه واکنشی را نشان می دهد و این به آن دلیل است که شما نمونه ای از آن را ندیده اید تا به درونیات او پی ببرید. و این برگ برنده ای است که همواره تارانتینو از آن بهره برده.
علاوه بر این ، شخصیت ها در آثار تارانتینو بر اساس روابطی دو نفره شکل می گیرند و پرداخت می شوند. شاید تا نیمی از فیلم با وجوهی از شخصیت روبرو باشیم و بمحض اینکه رابطه شخصیت با فرد دیگری آغاز می شود وجوه دیگر شخصیت پردازی برای ما نمایان می گردد و همین امر سبب می شود تا همواره به دنبال سرنخ ها و ایده های جذابی در فیلم بمانیم.
گاها در فیلم های تارانتینو شخصیتی در طول نمایش از زبان دیگران پرداخت می شود و دقیقا در سر بزنگاه به داستان ورود می کند و تغییر عظیمی را در داستان رغم می زند. گاهی این شخصیت با آنچه سایرین در ذهن ما چیده اند متفاوت است و گاهی بر طبق آن پیش می رود.
و نکته ی آخر در باب موقعیت های جذاب فیلم های تارانتینو.- دو گنگستر وارد آپارتمانی می شوند تا به دستور رییس، سه نفر از اعضای منحرف گروه را تیر باران کنند.- موقعیتی تکراری که بارها آن را تماشا کرده ایم. در اغلب فیلم هایی که دیده ایم این موقعیت چنین پرداخت شده است: (گنگستر ها عصبانی وارد خانه می شوند و بی آنکه حرفی بزنند افراد را تیرباران می کنند). اما در فیلم پالپ فیکشن: (دو گنگستر قبل از ورود به خانه در مورد ماساژ پای یک زن صحبت می کنند. در هنگام ورود چیز برگر می خورند. برای افراد انجیل می خوانند. در صحنه ای غافلگیر می شوند و به یاری خداوند جان سالم به در می کنند و در نهایت …). این موقعیت چنان در فیلم پرداخت شده است که نه تنها شما را به خنده وا نمی دارد بلکه به اوج هیجان می رساند و یکی از ماندگارترین سکانس های تاریخ سینما را رقم می زند.

دیدگاه شما؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد